جاء
الحقحجاب از چهرهها برشدپلیدی خودنمایی کرد و خفّاشان به رسوایینشان گشتندهمانهایی که هر لحظه به یک شکلاندهمانهایی که پایی در هوا دارندو آنانی که همچون کَه اسیر گردبادندرهی را خود نمیپویند و مقصد را نمیجویندنمیپرسی چرا؟چه مسخ باده و تاسنداسیر جهل و پندارندولی آخر نمیدانندکه نجواها به فریاد و سپس عصیاننسیمکها به باد و آنگهی طوفان بدل گردندنمیدانندکه خورشید جهانافروز مطلع را نگون کرده استو سنّت راو قانون راو خاور راکه پیوسته به مسلخ میکشانیدشو از مشرق به مسند مینشانیدشنپاییده استخور از مغزب برون آمدکه گیتی را بیارایدو این خود بدعتی زیباستو فریادی رسا در پرتوش پیداست: جاء الحق. + نوشته شده در جمعه بیستم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 21:36 توسط مجید رستنده | پردیس فرهنگ و ادب...
ما را در سایت پردیس فرهنگ و ادب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : majidrastandeho بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 15:27